آبشار قره سو
وطنم سرزمين عشق و غزل
وطنم نور و آب و عطر و عسل
وطنم چشمه ي سپيد و شير
وطنم آفتاب عالم گير
وطنم دست خط تاريخي
نه زميني ، كه ماه و مريخي

سياحت راهي است براي رفتن و آزموده شدن . فطرت انسانها هميشه در جستجوي ناشناخته هاست .

ارزش سفر آنقدر بالاست كه همیشه و در همه جا در مجلات ، در روزنامه ها و كليه دست اندركاران سفر به آن اشاره ميكنند و در باره مزاياي آن در روح و روان قلم فرساييها ميكنند .

در حقيقت آنها ميخواهند تا ما از اين طريق در اوقات فراغت مان هم با بهره گيري از نعمات زميني در مسير حق قرار گيريم و هم به بيراه نرويم .
در ادامه گشت و گذار در شهرستان كلات ساعت 13 روز 07/1/1388 به روستا قره سو كه در 10 كيلومتري غرب شهر كلات واقع شده است رسيدم . وجود 8 آبشار زيبا با دره هاي تنگ و چشمه ساران فراوان موقعيت روستاي قره سو به ارتفاع 1190 متر را ممتاز كرده است .

قره سو واژه اي است تركي و به معني آب سياه است و چون بستر و كف رودخانه را سنگهاي سياه پوشانده ، وقتي آب روي آنها حركت ميكند ، مسير رودخانه سياه ديده ميشود .
قبل از شروع توضيحاتي در باره اين آبشار زيبا بايستي از آقاي مهندس مجيد اسكندري بخاطر نگارش كتاب آبشارهاي ايران تقدير و تشكر بنمايم . انصافا" اين كتاب راهنماي بسيار خوبي براي افرادي ميباشد كه علاقمند به آشنايي با آبشارهاي ايران هستند .

پس از پارك اتومبيل و پرداخت 1500 تومان وروديه با 10 دقيقه پياده روي وارد دره قره سو ميشويم . راهي وجود ندارد بايد قيد كفش هايمان را بزنيم و بريم تو دل آب .

اين منطقه كوهستاني پر آب و مصفا مكاني جذاب براي گردشگران بوجود آورده است و آبشارهاي ديدني و زيبايي را در دل خويش جاي داده است .

در طول مسير بر ديواره هاي سنگي آبشارها نردبان هاي فلزي نصب گرديده تا مسير رفت و آمد به آبشارها براي گردشگران آسان و سهل گردد .

آنچه به زيبايي اين آبشارها افزده بود و اين مكان را زيباتر نموده بود ، دره هاي تنگ و پيچ در پيچ با ديواره هايي 90 درجه كه سر به فلك كشيده بود ، بودند .
پس از اينكه از طريق نردبانها از چند آبشار گذر كردم به آبشاري رسيدم كه بسيار هيجان انگيز بود ، چرا كه بايستي تقريبا" از ميان آب رد ميشدم و آب آبشار را مثل قطرات تند باران بر روي سرم حس ميكردم .

چاره اي نبود "خود راه بگويدت كه چون بايد رفت" پس از گذر از اين آبشار مثل موش آب كشيده شده بودم ولي خوشبختانه هوا بسيار خنك و بهاري بود و غصه اي بابت سرما خوردگي نداشتم .

بد نيست بدانيد به خاطر آب شيرين و گواراي قره سو ، نادر شاه با استفاده از توان مهندسين خود ، آب اين روستا را از طريق لوله كشي به مسافت 5 كيلومتر جهت مصرف مردم كلات تا عمارت خورشيد هدايت كرده بود .

همينطور كه به جلو پيش ميرفتم و از هر پيچي كه ميگذشتم منظره و آبشاري زيبا مرا غافلگير ميكرد و مشتاق اين بودم كه ببينم در انتها ، اين دره به كجا ختم ميشود .

پس از يك ساعت عبور از ميان رودخانه و گذر از8 آبشار زيبا و دره هاي تنگ و باريك و بلند به دشتي سرسبز و مفرح با سكوتي ملكوتي و هوايي پاك ، لطيف و استرليزه رسيدم و دستگاه تنفسي ام نيز حضي وافر برد .

پس از استراحت و تماشايي كوتاه تصميم گرفتم قبل از تاريكي هوا به قلعه يا خانه گبري ها يا بقول محلي ها قلعه سوراخه نيز سري بزنم لذا به روستاي قره سو برگشتم
ادامه دارد ......
ديدار از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي اين مرز پر گهر ، عشق به كوهنوردي و سفر كردن ، جزئي از زندگي روزمره مان شده است . بنظرمان لذتي كه با طبيعت زيستن و با طبيعت درآميختن وجود دارد را نمي توانيد در جايي ديگر پيدا كنيد .