اي وطن ، اي مادر ايران من

مادر اجداد و فرزندان من

خانه من ، بانه من ، طوس من

هر وجب از خاك تو ناموس من 

يكي از ورزشهاي خوب ، كوهنوردي است كه در سرزمين ما محلهاي بسيار متناسب براي اين ورزش وجود دارد

 كه كوهنوردان ايراني منجمله اينجانب و دوستانم در تلاش براي شناساندن اين اماكن به هموطنان عزيزمان هستيم.

 

مثلا" در همين تهران خودمان دره هاي زيبايي است كه تماشاي آن روح را نوازش مي دهد

و در تمام فصول سال بخصوص در فصل بهار آب بسيار گوارايي از اين دره هاي زيبا به سمت جنوب جريان دارد .

 

كفش دوزك

كه شرب آن لذت بسياري به انسان مي بخشد . يكي از اين محلها پياز چال ميباشد كه در نزديكي توچال قرار دارد.

 

سنگ عقاب در تنگ يخك

روز جمعه ۱۰/۰۳/۱۳۸۷ اينجانب همراه دوستان و همنوردان خوبم آقايان شاهي و ميرصالحيان ساعت ۵:۵۰  دقيقه از پارك جمشيديه به مقصد دشت و گردنه پياز  چال به ارتفاع ۳۲۶۰ متر شروع به حركت نموديم . 

 

 ولي در طول مسير تصميم گرفتيم ابتدا به قله كلكچال به ارتفاع ۳۳۴۰ متر صعود كنيم و سپس به دشت و گردنه و چشمه پياز چال ارتفاع كم كنيم .

 

قله دماوند (۵۶۷۱ متر) و قله دارآباد (۳۱۷۰ متر)  و پناهگاه قله دارآباد در عكس ديده ميشوند 

قله كلكچال از نماي نزديك

به همين منظور با قدمهاي كوتاه ولي منظم و مصمم به سمت قله حركت كرديم . ما ساعت ۷:۳۰ دقيقه به پناهگاه كلك چال رسيديم .

 

چشمه پياز چال 

براي صعود به قلل كلك چال و پياز چال كه هر دو در جوار يكديگر قرار دارند . از پناهگاه كلك چال حدودا" ۲ تا ۲:۳۰ دقيقه زمان لازم است .

 

 گردنه پياز چال

 مسير صعود به اين قلل به طور معمول از مسير قله اسپيلت انجام مي گردد . ولي ما از طريق تنگ يخك يعني دقيقا" جهت مخالف ، به قله كلكچال صعود كرديم .

 

باز هم چشمه پياز چال و كوهنوردان

 ما در ساعت ۹:۵۰ دقيقه بر روي قله ايستاده بوديم يعني صعود ما ۴ ساعت به طول انجاميد. اشتباه نكنيد اين عكسها مربوط به املش و يا مناطق شمال كشور نيست

باور كنيد اين سبزينگي و زيبايي در همين نزديكي تهران است ، پياز چال باور كردنش سخته ولي ممكنه

 

يك ملخ كه خودش را با طبيعت همرنگ كرده

 برگشت ما در ساعت ۱۰:۳۰ دقيقه و از طريق دشت پياز چال و سپس چشمه پياز چال انجام گرديد .

 

دشت پياز چال ، دشتي است بكر كه در فصل بهار و در اوج زيبايي طبيعت هر كوهنوردي را با صداي دلنشين جويبارهايش مسحور خود ميكند.

 

 واقعا" دل كندن از اين طبيعت دلنشين كار سختي است . بهرحال بايد بگذاريم و بگذريم. براي همين ما ساعت ۱ بعد از ظهر در پارك جمشيديه بوديم.