قله سبلان
من زنده ام برای تماشای کوهها
می خواهم عشق را ببرم پای کوهها
من میروم که شعر بخوانم برای کوه
قدری نفس نفس بزنم در هوای کوه
من خسته میشوم و دلم باز , میرود
پر درمی آورد و به پرواز میرود.

صعود به قله سبلان را از چند ماه پيش در برنامه كاري خود پيش بيني كرده بوديم . قله بزرگ و مرتفع سبلان به ارتفاع 4811 متر واقع در شمال غربي استان اردبيل از جمله مشهورترين كوههاي ايران بشمار ميرود .

اين قله و مجموعه قلل پيرامون آن از شمال به مشكين شهر ؛ از جنوب به سراب ؛ از شرق به اردبيل و سرعين و از غرب به بخش هريس ميرسد .

گروه 9 نفره ما روز 5 شنبه 24/05/1387 با هواپيما از تهران به اردبيل و سپس با كرايه كردن يك ميني بوس بصورت دربست ساعت 1 بعد از ظهر به پناهگاه شرقي به ارتفاع 3450 متري رسيد .

پناهگاه شرقی
در بين راه خودرو ما از آبگرم هاي قطور سويي و شابيل نيز گذر كرد كه مسافران و كوهنوردان زيادي با خودروهاي خود به آنجا آمده بودند.

آبگرم قطور سویی
قطور سويي و شابيل داراي چشمه هاي آبگرم گوگردي هستند كه داراي خواص بيشماري ميباشند . براي همين خيلي ها در فصل تابستان براي درمان امراض جلدي و رماتيسم به اين منطقه سفر مي كنند .

افراد صعود کننده از چپ به راست : خودم - روزبه وحیدی - دکتر حسین شاهی - دکتر حسن میرصالحیان - وحید قاسمیان - پرنا اسلامیه
روز جمعه 25/05/1387 ساعت 3:15 دقيقه بامداد 6 نفر از 9 نفر گروه ما صعود را به سمت قله شروع كرد.

متاسفانه 3 نفر از همنوردان ما بخاطر عدم آمادگي جسماني و همچنين نداشتن هم هوايي لازم به خاطر ارتفاع در همان ابتدا از رسيدن به قله جا ماندند .

از طريق مسير پاكوب و از روي يال شرقي با شيبي نسبتا" تند و سنگلاخي در تاريكي بامداد كم كم ارتفاع مي گيريم .

با طلوع خورشيد و ديدن سنگهايي كه به اشكال مختلف مزين شده اند و دره هاي ژرف و يخچالهاي عظيم و بركه هاي فراوان ؛ طبيعت ما را مبهوت خود ميكند .

یخچال تکله گولی
ارتفاع لحظه به لحظه بيشتر ميشود . از ارتفاع 4200 متري به بالا از روي كمركش يال برفي ميگذريم و بتدريج آخرين شيب سربالايي را طي ميكنيم و خود را به لبه دشت بزرگي در ارتفاع 4700 متري به نام سنگ محراب ميرسانيم .
سنگ محراب
در ساعت 8:15 دقيقه رو به غرب از لبه ديگر دشت كه رنگ خاك زردي دارد بالا ميرويم و ناگهان در زير پايمان با قله سبلان و درياچه زيباي آن ؛ با آبي گوارا و بي اندازه سرد روبرو ميشويم .

با وجود اين كه در اطراف درياچه را برف پوشانده است ولي رنگ آبي آن چشمهاي ما را نوازش ميدهد .به راستي قله سبلان از معدود قللي است كه چنين درياچه زيبايي بر فراز آن قرار دارد .

جالب است بدانيد اين درياچه دهانه آتشفشاني سبلان است . به مدت 30 دقيقه مشغول استراحت و عكسبرداري از اين طبيعت خدادادي ميشويم .

از قله تا پناهگاه شرقي را در مدت 2 ساعت طي مينماييم و با همان وسيله اي كه آمده بوديم خود را تا ساعت 5 بعد از ظهر به اردبيل ميرسانيم.

پرواز برگشت ما بعد از ظهر روز شنبه 26/05/1387 بود یعنی تقریبا" یک روز زمان اضافه داشتیم در نتیجه تصمیم گرفتیم به دیدن جنگل فندقلو در نزدیکی اردبیل برویم که تا هفته دیگر گزارش آن را تهیه خواهم کرد.
ديدار از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي اين مرز پر گهر ، عشق به كوهنوردي و سفر كردن ، جزئي از زندگي روزمره مان شده است . بنظرمان لذتي كه با طبيعت زيستن و با طبيعت درآميختن وجود دارد را نمي توانيد در جايي ديگر پيدا كنيد .