هر کجا هستم  ، باشم

آسمان مال من است

پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

چه اهمیت دارد

گاه اگر می رویند

قارچهای غربت؟

                            سهراب سپهری

 

مسیر کوهپیمایی فرحزاد به امامزاده داوود (2600 متر) یکی از قدیمی ترین و مشهورترین مسیرهای شمال غرب تهران است . بیشتر شهرت این مسیر 15 کیلومتری بخاطر عبور از دره های زیبا و سرسبز میباشد که مسافران و گردشگران زیادی را به سمت خود می کشد .

 

 در فصول سرد سال برف سنگینی در این منطقه می بارد که تقریبا" امکان تردد از این مسیر را ناممکن میسازد .

علاوه بر برف عمیق وجود دره های خطرناک و بهمن گیر خود عاملی برای جلوگیری از تردد زمستانه در این منطقه است . بد نیست بدانید سب امامزاده داوود با پنج پشت به امام زین العابدین (ع) میرسد . این بقعه برای اولین بار در زمان صفویه بنا شد .

مسیر اصلی این امامزاده در گذشته های نه چندان دور همین مسیر فرحزاد بوده و مسیر آسفالته جدید از طریق کن و روستای سولقان به امامزاده داوود منتهی میشود . روستای کیگا که دورنمایی از آن را مشاهده کردیم داستانی عجیب دارد .

در بین مردم شایع است که امامزاده در حالی که زخمی بوده و از آنجا رد می شده ، قرار بوده که اهالی روستا او را لو ندهند ولی با چشمانشان اشاره به مسیر رفتن ایشان میکنند و از آن به بعد چشم های اهالی این روستا چپ میشود . البته  این موضوع ریشه در واقعیت ندارد و مردم روستا از این موضوع با خنده یاد میکنند .

 

در اولین جمعه فصل زیبای پاییز مورخ 05/07/1387 به عشق طبیعت و فرار از زندگی شهری و همچنین آلودگی های صوتی ، هوا ، فکری و . . . . تصمیم گرفتیم مسیر 15 کیلومتری فرحزاد تا امامزاده داوود را پیاده طی کنیم . 

 

قله دوشاخ

ما ساعت 6 صبح از فرحزاد در جاده ای خاکی و ماشین رو که تا خود امامزاده ادامه داشت شروع به حرکت نمودیم .

 پس از کمی راهپیمایی و گذر از دو معدن سنگ وارد دره ای زیبا میشویم . راه را ادامه میدهیم و پس از 50 دقیقه به چشمه آب زندگانی رسیدیم که متاسفانه به دلیل محسور شدن آن توسط یک قهوه خانه از دیدن آن محروم شدیم .

 

هر چه به جلو پیش میرویم جاده با صفاتر و دار و درخت بیشتر میشود . رودخانه تقریبا" خشک است و آبی در بساط ندارد .

 50 دقیقه دیگر راهپیمایی میکنیم و به یونجه زار رسیدیم که در زمانهای قدیم در آن یونجه کشت میشده ولی در حال حاضر منطقه ای است وسیع ، پر از باغهای زیبا با درختان متنوع .        

 

در طول مسیر هر از چند گاهی ماشینهای کمک دار و موتورسیکلت های کراس که به سمت امامزاده در حال تردد بودند را می دیدیم که وقتی ما را می دیدند بر سرعت ارابه هایشان می افزودند و خاکی هم به خورد ما میدادند گویا از این کار لذت وافری میبردند .

 

بلاخره به کتل خاکی رسیدیم .  کتل خاکی پایان راهپیمایی و آغاز کوهپیمایی است . از اینجا به بعد خبری از آب و درخت نیست . فقط جاده هست و آفتاب . شیبی تند را طی میکنیم و در طول صعود محو تماشای قلل نمه (3038 متر) ، چین کلاغ (2820 متر) و دوشاخ (3045 متر) نیز هستیم تا به گردنه بین کتل خاکی و دره کیگا میرسیم .  

 

از گردنه مناظر زیبایی از قبیل جاده پر پیچ و خم  کن به امامزاده و روستای کیگا و همچنین قلل مرتفع مثل بند عیش ، پهنه سار ، بازارک و لوارک را مشاهده کردیم ولی هنوز خبری از خود امامزاده نبود . 20 دقیقه دیگر راهپیمایی میکنیم دقیقا" ساعت 9:30 دقیقه به ناگاه امامزاده را ازدور می نگریم که در جلوی چشمان ما نمایان میشود .

 

متوجه میشویم که بر روی تپه سلام ایستاده ایم برای همین به امامزاده سلامی میکنیم و بر روی تپه نیم ساعتی را صرف استراحت میکنیم و از نسیم دل انگیز صبحگاهی کوهستان ، کمال استفاده را میبریم .

بادی خنک از لا به لای ما و از شکافهای جمعمان می وزد . در این هوا گلوهایمان ورم میکند جای شگفتی است که چرا زیر آواز نزدیم .

 

مسیر برگشت به سمت فرحزاد را انتخاب میکنیم و 2:30 دقیقه بعد در فرحزاد بودیم .در مجموع مسیر رفت و برگشت که حدود 30 کیلومتر بود را در 6 ساعت طی کردیم یعنی به طور میانگین 5 کیلومتر در ساعت