وكشو ، مالمو - سوئد
هر چه ميخواهي آرزو كن
هر جايي كه ميخواهي برو
هر آنچه كه ميخواهي باش
چون فقط يكبار زندگي ميكني
و فقط يك شانس داري
براي آنچه ميخواهي

" آن هنگام كه روحم عاشق جسمم شد من متولد شدم " جبران خليل جبران

چرا هر وقت كه خستگي و روزمره گي گريبان مان را مي گيرد و فشارها عرصه را بر ما تنگ ميكند به اولين راه نجات بخشي كه فكر ميكنيم " سفر كردن " است ؟

چه چيز " رفتن " اين همه جذاب است كه سختي هاي فراوان را به جان مي خريم و راه مي افتيم ؟ سفر هميشه تنوعي است در ميان همه آن چيزهايي كه عادي شده اند .

همه آن چيزها كه ديگر به چشم مان نمي آيند . همه آن چيزها كه كسل و بدخلق مان مي كنند . سفر درماني است براي روحي كه اصلا" بعيد نيست هر از گاهي بيمار شود .

اينبار كشور سوئد مرا به سمت خود كشاند ، كشوري پُر از جنگلهاي انبوه ، درياچه ها ، كشتزارهاي وسيع و طبيعتي بكر و ديدني و جذاب
معدن سنگ آهن و جنگلهاي وسيع به يقين نقش بسزايي در پيشرفت صنعتي كشور سوئد دارند . اين دو منبع سرشار طبيعي ، پايه و اساس توليدات صنعتي اين كشور هستند .

كشور سوئد جزو كشورهاي اسكانديناوي ( سوئد ، نروژ ، دانمارك ) محسوب ميشود كه سالانه هزاران نفر جهانگرد را بسمت خود مي كشاند .

بد نيست بدانيد كه اصل كلمه اسكانديناوي " اسكادهيناوئو " بمعني " سرزمين خطرناك احاطه شده توسط آب " بوده كه روميان اين سرزمين را اسكانديناوي مي ناميدند كه اين نام تا امروز باقي مانده .

در كشور سوئد توجه ويژه اي به دوچرخه و دوچرخه سواران ميشود و در تمامي اين كشور ميتوانيد مردم را كه در سنين مختلف از اين وسيله استفاده ميكنند را ببينيد .

براي همين در تمامي جاده ها و خيابان ها ، مسيرهاي مشخص و قوانين محكمي را براي دوچرخه سواران تعيين كرده اند .

تراكم جمعيت در سوئد بسيار اندك است و در هر كيلومتر مربع آن 20 نفر زندگي ميكنند و به مدت سه سال متوالي رتبه دوم را از نظر رفاه اجتماعي در جهان كسب كرده است .

در تاريخ 29 شهريور ماه 1389 به همراه همسرم به فرودگاه بزرگ شهر گوتنبرگ رسيديم و سپس توسط پسر دايي عزيزم ، با اتومبيل سواري به سمت شهر وكشو حركت كرديم .
در هشت روز اقامتم در كشور سوئد با استفاده از خودروي سواري و قطار به شهرهاي وكشو ، مالمو ، اُپسالا و استكهلم سفر كردم .

هر كدام از اين شهرها جذابيتها و ديدنيهاي منحصر بفرد خود را داشت . ولي در ميان آنها شهر وكشو بخاطر طبيعت زيبا و وجود درياچه ها و جزاير فراوان

و همينطور سكوت و آرامش وصف ناپذير خود ، مرا شيفته خود كرد . طبيعت در اين نقطه از دنيا به اندازه اي مطلق است كه صداي ابديت در گوش آدم طنين انداز ميشود .

نام اين شهر كه ايرانيان به آن وكشو مي گويند ، VAXJO بمعني " جاده اي بر روي درياچه يخ زده " ميباشد ، به اين دليل كه در زمستانهاي سرد كه دماي هوا تا منفي 20 درجه سانتيگراد ميرسد

تمامي درياچه هاي اطراف اين منطقه يخ مي زنند و در ايام قديم راحترين مسير ، عبور از روي درياچه هاي يخ زده بوده است . هم اكنون نيز در زمستانها ، مسابقات اتومبيلراني بر روي اين درياچه انجام مي گيرد .

كليساي مركزي شهر وكشو
پس از سه روز اقامت در وكشو با اتومبيل سواري و با استفاده از دستگاه Navigator به سمت شهر مالمو حركت كرديم . مالمو با 280000 هزار نفر جمعيت پس از استكهلم و گوتنبرگ سومين شهر بزرگ سوئد ميباشد .

در مالمو به سادگي ميشود خوشحال بود و احساس غربت نكرد . ساحلي زيبا پُر از سنگهاي بزرگ و بادهاي موسمي با فانوسهاي دريايي و كشتي هاي عهد دقيانوس .

اين شهر دانشجويي و صنعتي تا سال 1658 جزو كشور دانمارك محسوب مي شده است و به همين خاطر معماري و فرهنگ شهري آن شباهت زيادي به شهر همسايه اش يعني شهر كپنهاگ دارد .

مالمو كه شهري آرام است ، يكي از خوش آب و هواترين مناطق سوئد براي زندگي ميباشد و از بيش از 171 كشور جهان در آن زندگي ميكنند كه ايرانيان با 3000 نفر در رتبه هفتم قرار دارند .

يكي از جاذبه هاي شهر مالمو ، آسمان خراش چرخنده Torso Turning است كه به شكل عجيبي ساخته شده و از لحاظ معماري بسيار زيبا و ديدني است .

ديگر جاذبه شهر مالمو پُلي است بنام اورساند Oresund كه در سال 2000 مابين دو شهر مالمو و كپنهاگ ساخته شده است كه مقداري از آن روي آب و مقداري در زير آب در دو طبقه ( يك طبقه جهت تردد خودرو و يك طبقه جهت تردد قطار ) ساخته شده است .

و جمعيت زيادي هر روز براي كار و زندگي همواره بين اين دو شهر در رفت و آمد هستند . البته چون قصد رفتن به شهر كپنهاگ را نداشتم در نتيجه نتوانستم اين پُل را از نزديك ببينم .

شهر مالمو را به سمت وكشو ترك ميكنيم و پس از يك روز اقامت در وكشو با قطار به سمت استكهلم و سپس اوپسالا حركت كرديم .

بد نيست بدانيد در كشورهاي اروپايي اگر راهش را بلد باشيد ميتوانيد از طريق اينترنت در زمانهاي مشخص و تعيين شده ، بليط هاي قطار و يا هواپيما را با قيمتهاي فوق العاده ارزان خريداري كرد .

بطور مثال بليط قطاري كه از وكشو به سمت استكهلم با كمك دختر دايي ام خريداري كردم حدود 700 كرون قيمت داشت كه در يك فروش فوق العاده اينترنتي به قيمت 250 كرون خريداري شد .

جا دارد از پسر و دختر دايي عزيزم ( سياووش و مژگان جلالي ) بخاطر مهمانوازي و كمكهاي بي دريغشان تشكر و قدرداني بنمايم.

منبع اطلاعات : زير آسمان سوئد
ادامه دارد . . .
ديدار از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي اين مرز پر گهر ، عشق به كوهنوردي و سفر كردن ، جزئي از زندگي روزمره مان شده است . بنظرمان لذتي كه با طبيعت زيستن و با طبيعت درآميختن وجود دارد را نمي توانيد در جايي ديگر پيدا كنيد .