حسندر
زندگي مسابقه نيست
زندگي يك سفر است
و تو آن مسافري باش
كه در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاريست

" آنچه را كه گذشته است فراموش كن و بدانچه كه نرسيده است رنج و اندوه مبر " از نصايح زرتشت به پسرش

يك كوهنورد نوپا كه چشم انداز زيبا و باابهتي را در افق آينده ورزشش به نظر آورده است ، بايد بداند كه اگر در كنار برنامه ها و صعودهايي كه در صندوقچه آرزو و علاقه اش هستند ، شناسايي كوهها ، روشها ، نقشه ها ، كوهنوردان و پيروزي هايشان ، مطالعه هاي علمي و فني لازم براي كوهنوردي و . . . را جا ندهد ،

پس از سالها تلاش ، شايد او را صعود كننده قابل توجهي دانست ، اما يك كوهنورد تمام عيار نمي تواند باشد . لذا گروهها و تشكيلات كوهنوردي به همين دليل گرد هم آمده اند .

اگر بنيان را تنها به بالا رفتن از چند كوه بگذاريم ، درست است كه كوهنوردي كرده ايم و مي كنيم ، اما هنگامي كه به حجم و وسعت كوهنوردي نظري مي افكنيم ، درمي يابيم كه " ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم "

با همين ايده و فكر و جهت كسب تجربه و آموزش هاي بيشتر با هماهنگي باشگاه كوهنوردي و اسكي دماوند راهي دوره اي سه روزه ( يخ و برف ) در منطقه حسندر شديم . گروه ما كه بيش از 30 نفر بود به چهار گروه 8 نفره تقسيم شد و براي هر گروه ، يك مربي و كمك مربي تعيين گرديد .

روز چهارشنبه 15 ارديبهشت ماه 1389 اولين روزي است كه وارد منطقه حسندر ميشويم . حسندر منطقه اي است ييلاقي در جاده فشم نرسيده به زايگون ( پس از سه راهي روته )

پس از برپايي چادرها ، خيلي سريع به سمت يخچال حسندر حركت ميكنيم . اين يخچال بزرگ حاصل بهمن هاي متعددي است كه در طول زمستان به پايين دره سرازير شده است .

در نقطه شروع دره ، آبشار زيباي حسندر نيز خودنمايي ميكند كه در اين فصل سال پرآب و پرانرژي در حال ريزش است و صداي ريزش آب در درون دره طنين افكن مي شود . اين منطقه در ارديبهشت و خرداد ماه محل مناسبي است جهت كلاسهاي يخ و برف گروههاي كوهنوردي . ارتفاع آبشار حسندر حدود 30 متري ميشود .

ولي شما بيش از 10 متر آن را نميتوانيد ببينيد چرا كه آبشار ، گودالي بزرگ در ميان يخ و برف ايجاد كرده و ارتفاع اين گودال حدود 20 متري ميشود كه نزديك شدن به اين گودال بدون تجهيزات فني بسيار هراسناك است .

در اين فصل خيلي از دوستداران يخنوردي نيز به اينجا مي آيند و از گودال آبشار به پايين فرود مي آيند . حتي كوهنوردان هيماليا نورد نيز جهت تمرينات خود از گودال يخي آبشار حسندر استفاده ميكنند .قبل از شروع آموزش توسط مربيان ، دقايقي را به پاس احترام همنوردان عزيزمان ، كه جان نازنيشان را در 15 بهمن ماه 1388 در حادثه بهمن از دست دادند را به سكوت مي گذرانيم .

آموزش شروع ميشود و تا ساعت 5 بعد از ظهر مشغول آشنايي با تجهيزات فني در فصل زمستان و همينطور آموزش جهت چگونگي گام برداري در برف در هنگام صعود و فرود مي شويم .

تا تاريك شدن هوا زمان زيادي وجود دارد لذا مشغول گشت زني در اطراف ميشوم ، ابرهاي باران زا ، رودخانه خروشان ، چشمه ساراني كه از دل كوه سرچشمه مي گيرند ، همه اينها براي هر بيننده اي باعث آرامشي به وسعت آسمان ميشود .

روز پنجشنبه پس از صرف صبحانه از ساعت 8 صبح تمرينات خود را شروع مي كنيم . اين تمرينات عبارتند از : سر خوردن و ترمز كردن بر روي برف با دست و كلنگ به اشكال مختلف

ايجاد كارگاه هاي مختلف جهت فرود مثل كارگاه گلابي بر روي برفچال و نحوه فرود آمدن و نيز صعود و حمايت و همينطور حمايت سر طناب را تمرين كرديم . كلاس بسيار مهيج و متنوع بود و اعضاي گروه ها با عشق و علاقه تا ساعت 6 بعد از ظهر به تمرينات خود ادامه دادند . سپس به سمت چادرها رهسپار شديم .

پس از صرف شام به داخل كيسه خوابم خزيدم و از فرط خستگي بيهوش شدم . روز جمعه كلاس را با آشنايي انواع طنابها ، ابزارها ، گره ها و تقسيم بندي كوههاي ايران شروع كرده و با امتحاني عملي در ساعت 13 به پايان رسانيديم .

بار دیگر خداي متعال را شكر گفتم كه در کنار یکدیگر جمع شدیم تا به دل طبیعت برویم و در کوهستان پاک قدم بگذاریم . ولی این بار احساسی متفاوت داشتیم . این بار نه تنها می خواستیم از طبیعت لذت ببریم ، بلکه هدفی والاتر را در پیش می گرفتیم و آن تلاش برای ایمن تر کردن برنامه هایمان در کوهستان بود .

شاید بسیاری از ما چهره هایی غیر از چهره مهربان و زیبای طبیعت را هم دیده باشیم و دیده باشیم که گاهی طبیعت در کوهستان سخت ترین آزمایش های خود را به نمایش می گذارد .

با تشكر فراوان از مربيان عزيزم آقايان حامد كرامت و مهيار پورعبدا...
ديدار از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي اين مرز پر گهر ، عشق به كوهنوردي و سفر كردن ، جزئي از زندگي روزمره مان شده است . بنظرمان لذتي كه با طبيعت زيستن و با طبيعت درآميختن وجود دارد را نمي توانيد در جايي ديگر پيدا كنيد .